مناطق بحران جای گردشگری نیست!
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۲۲۵۶۵
قصه حضور بیمناسبت بلاگرها در زمان بحران البته به پیش از سیل سیستانوبلوچستان بازمیگردد. در جریان حادثه پلاسکو، خبرنگارانی که اخبار پلاسکو را پوشش میدادند، بهخاطر دارند آنجا هم با پدیده بلاگر خبرنگارها روبهرو بودند. در جریان زلزله سرپل ذهاب کرمانشاه در سال ۹۷ حضور بیدلیل و زاید برخی سلبریتیها و بلاگرهای اینستاگرامی در منطقه بحرانی به اوج خود رسید و باعث بینظمی در پخش کمکرسانی شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت: روز گذشته فیلمی منتشر شد که در آن نشان میداد پای بلاگرهای اینستاگرامی به مناطق سیلزده بلوچستان هم باز شده است. با همان شکل و ظاهر بلاگرمآبانه و با لباس هلالاحمر، درحالیکه چهره کودکان سیلزده بلوچستانی هم در فیلم بود، درباره ظاهر و رنگ پوست کودکان آن مناطق با ادبیاتی سخیف صحبت میکردند.
قصه حضور بیمناسبت بلاگرها در زمان بحران البته به پیش از سیل سیستانوبلوچستان بازمیگردد. در جریان حادثه پلاسکو، خبرنگارانی که اخبار پلاسکو را پوشش میدادند، بهخاطر دارند آنجا هم با پدیده بلاگر خبرنگارها روبهرو بودند. در جریان زلزله سرپل ذهاب کرمانشاه در سال ۹۷ حضور بیدلیل و زاید برخی سلبریتیها و بلاگرهای اینستاگرامی در منطقه بحرانی به اوج خود رسید و باعث بینظمی در پخش کمکرسانی شدند. در میان مردم بذر بیاعتمادی به نهادهای مسئول در برابر بحران را میکاشتند، میان نهادهای مختلف تفرقه انداختند و درنهایت هر آنچه خودشان صلاح میدانستند و با نیاز مردم زلزلهزده کرمانشاه هم همخوانی نداشت را جمعآوری میکردند و بهسمت مناطق زلزلهزده کرمانشاه حرکت کردند. اوج بینظمی و بیبرنامگی چهرهها و بلاگرها در حاشیه زلزله کرمانشاه بهجایی رسید که حتی کامیونهای حامل کمک و آذوقه، مورد حمله راهزنان قرار گرفت و برخیها هم برای تطهیر و در اصطلاح شستوشوی حضور ناخوانده و بیمناسبت بلاگرها، درباره عدد و رقم کمکهای جمعآوری شده توسط بلاگرها هم رپورتاژ رفتند.
حضور در مناطق محروم و حادثهدیده آداب دارد
حالا نوبت به سیل سیستانوبلوچستان رسیده است. روز گذشته فیلم حضور بلاگرها در فضای مجازی منتشر شد و با موجی از انتقادها همراه بود. واقعیت این است که اگرچه با حضور بلاگرها باید مخالف باشیم اما مخاطب انتقادهای ما باید مسئولی باشد که بلاگر را به منطقه محروم و سیلزده میآورد. شرایط بحرانی، شرایط توریستی نیست که هر کس بتواند با خرید و تهیه یک بلیت یا پرواز به منطقه بحرانی، خود را به آن منطقه برساند و با ظاهر بزکشده و اتوکشیده در میان مردم رنجدیده، به فکر لایک جمع کردن و بالا بردن بازدید صفحهاش باشد.
حضور در میان مردم درددیده آداب خود را دارد. نباید هر لباسی را پوشید. با ظاهر آراسته، خوشحال و خندان نباید حضور یافت، نباید هر گفتوگویی را با مردم منطقه آغاز کرد و حریم شخصیشان را نقض کرد و از همه مهمتر، نباید حضور ما ناقض آداب و رسوم آن منطقه شود. مردم بلوچستان به بازدید بلاگرها و سخن گفتن درباره رنگ پوستشان نیاز ندارند. بلکه بیش از همه به همتی نیاز دارند که وضعیت اسفناک زیرساختها را اصلاح کند و آنها از بدیهیترین حقوق شهروندیشان برخوردار شوند. به افرادی نیاز دارند که صدایشان را واضح و شفاف، بدون هیچگونه انتفاع شخصی به مسئولان برساند. به کسانی نیاز دارند که درد هر روزشان، دردی که سالها با آن خو گرفتهاند را روایت کند. نه بلاگری که از دستگاه سولار و آرزوی تهرانیها برای رنگ پوستشان صحبت کند.
فرق بلاگر با خبرنگار بحران چیست؟
خبرنگاری که تجربه زیست در میان مردم بحراندیده را دارد یا در رزومه خبرنگاریاش، حضور در بحرانهای مختلف دیده میشود، برای این کار تربیت شده است و میداند که چگونه باید از زبان مردم منطقه بحران را نقل کند. کلمات را میشناسد. درد را میفهمد. با رفتار، زبان و حضورش در منطقه سیلزده، زخم تازه نمیزند یا زخم قدیمی را عمیقتر نمیکند. البته همین امر هم با توجه به زیست مختلف اقوام کشورمان متفاوت است و یک خبرنگار بحران، الگوی واحدی را نمیتواند در هر کجای کشور اجرا و پیاده کند. اما باز هم فردی که با دنیای خبر آشناست، تا حدودی میداند چگونه در مناطق بحرانی حضور پیدا کند و با اصول کار در بحران آشناست. تفاوت بلاگر با خبرنگار بحران در این است که بلاگر هر درد مردم را وسیلهای برای لایک و دیده شدن میداند. صدای مردم تا جایی برایش مهم است که بتواند مصرف شخصیاش را داشته باشد و روی موج فضای مجازی، مردم را روایت خواهد کرد. خبرنگار بحران و فرد دغدغهمند اما مساله و بحران را بسته به آن اتفاق نمیداند. بهدنبال استفاده شخصی از رنج مردم نیست. آداب گفتوگو با مردم را میداند. میداند مرز گفتوگو تا کجاست و حرمت افراد را خدشهدار نمیکند. بهدنبال بیشتر دیده شدن نیست. درد او، درد مردم است و بهدنبال بهرهبرداریهای شخصیاش از محیط نیست.
کار اصولی به شوآف و نمایش نیاز ندارد
حالا دیگر همه میدانند که سیل اخیر بلوچستان چقدر خرابی بر جای گذاشت و وضعیت زندگی مردم تا چه میزان آسیب دید. صدای دردشان به گوش رسید و تقریبا تمام نهادهای دولتی و گروههای مردمی، عزم خود را برای جمع کردن خرابیها جزم کردهاند. در این میان البته قطعا کاستیهایی هم وجود دارد. در این مدت و تجربه حضورم نشان داد مشکل سیستانوبلوچستان با جمعآوری کنسرو و آب معدنی حل نمیشود. به قول خود بلوچیها «ما کمکهای نمایشی کنسروی نمیخواهیم.» راست هم میگویند. حضور بلاگرها برای جمعآوری کمکهای کنسروی هم کاری اصولی نیست و دردی از درد مردم سیستانوبلوچستان را درمان نخواهد کرد. مردم سیستانوبلوچستان به حضور بلاگرها نیاز ندارند. به نمکپرانی و شوخی با رنگ پوستشان نیاز ندارند. به کمکهای غیراصولی و بیبرنامه هم نیاز ندارند. مردم سیستانوبلوچستان به مسئولانی نیاز دارند که به فکر راه چاره برای زخمهای این استان باشند. به جهادیهایی نیاز دارند که زخمهای استان را شناسایی کرده و داروی مناسب برای دردهای سیستانوبلوچستان تجویز کنند، نه اینکه مسکن تزریق کنند و دردها بدون درمان باقی بمانند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سیستان وبلوچستان فرهیختگان کرمانشاه بلاگر مجلس شورای اسلامی فلسطين آمريكا خاورميانه سیستان وبلوچستان خبرنگار بحران نیاز دارند حضور بلاگرها میان مردم نیاز ندارند منطقه بحران رنگ پوست جمع آوری سیل زده حضور بی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۲۵۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ثبت ملی روستای «نوسنگی» در درفک رودبار
ولی جهانی در گفت و گو با اعلام این خبر اظهار کرد: با توجه به بازدید و بررسیهای به عمل آمده از روستای فصلی کوی افسانهای درفک، تعداد زیادی از کلبههای قدیمی با یک تا یک و نیم متر و ساخته شده از سنگ و گل و چوب باقی مشاهده شد.
مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و و صنایع دستی استان گیلان با اشاره به ظرفیتهای گردشگری جنوب گیلان و منطقه درفک بیان کرد: با توجه به معماری بومی کلبهها، ادارهکل میراثفرهنگی گیلان در نظر دارد این روستای فصلی را به عنوان یک روستای نوسنگی، در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رساند.
جهانی تصریح کرد: در این راستا پرونده ثبتی این مجموعه در دست اقدام است تا در صورت امکان در مدت دو ماه با نقشهبرداری، پلات برداری و تهیه گزارش مستند، این روستا در فهرست آثار ملی کشور به ثبت شده و به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری کشور معرفی شود.
به گفته وی روستای فصلی درفک در طی سنوات گذشته، موقعیت خود را حفظ کرده است، یکی از جاذبههای این روستا دو استخر قدیمی است که دامداران منطقه شهرستان رودبار از آب آنها در بهار و تابستان استفاده میکنند و همچنین یخچال درفک که در زمستان پر از برف و در تابستان دارای یخ است.
مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گیلان، رستم مالشوران را از جذابیتهای روستای درفک رودبار برشمرد و بیان کرد: هر ساله اواخر دوره شهریور ماه و اوایل پاییز معمولاً به رسم یاد بود یا به رسم قدیمی دامداران منطقه درفک، در استخر قدیمی که پر آب است، به شستشوی دامهای خود میپردازند که این رسم ریشه در فرهنگ و تاریخ ۳۵۰۰ ساله گیلانیان دارد.
کد خبر 6097423